بایگانی تیر ۱۴۰۴ :: نوشته هام

مینی

تو گفت و گو خیلی چیزها مشخص میشه مثلا وقتی با همکارم صحبت کردم فهمیدم مینی سریال رو به سریال بلند ترجیح میدم.

بعضی میگن تو جامعه ما مجردی سخته من معتقدم تو جامعمون متاهلی هم سخته یعنی جفتش سختی های خودش رو داره

خیلی ها میگن نه گذشته رو ول کنم و بیخیال و فلان و بهمان ولی خب واقعا چیزهای مهمی رو از دست دادم توش و میتونستم جایگاه بهتری داشته باشم.

من از خدا یه‌ محیط کاری میخواستم که توش کار کنیم و انقدر توش بحث سیاسی نباشه و خدا قسمتم کرد واقعا.

محیط کار قبلی مخالف نظام بودند و می‌گفتند ما که مخالفیم تو هم باید باشی حتما

چرا بسیاری از افراد تحصیل کرده ما فکر می‌کنند ما باید با آمریکا صلح کنیم تا پیشرفت کنیم؟

تقریبا هر روز به این فکر میکنم کاش زودتر از اون دیوونه خونه می اومدم بیرون

هر چی خل وضع و روانی بود اونجا جمع شده بودن

گذشته رو با همت بسیار جبران کن

از هوش مصنوعی بدم میاد چون کارها رو خیلی راحت کرده و آدم ها رو تنبل

یه‌ نعمتی که خدا بهش داده بود آدم شناسیش بود مثلا میدونست فلانی چه جور آدمیه یا بهمانی چه جور و این خیلی ویژگی خوبیه

طرف به من میگفت باید خدا رو شکر کنی میتونستی سر کار بیشتر اذیت بشی

اینجوری که پس آدم بره بدترین جای ممکن کار کنه بعد هم بگه خدا رو شکر