این هوش بالام یه روز کار دستم میده:)
سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۵۲ ق.ظ
دیشب به همراه خواهرم داشتیم فیلم طلا رو میدیدیم بعد من قشنگ یه جاهایی از فیلم رو حدس میزدم مثلا آخر فیلم هومن سیدی با برادرش میخواستن قاچاقی از مرز عبور کنند و کلی دلار داشتند که تو کیف هومن بود و قاچاقچیها متوجه شده بودند روز آخر که میخواستند از مرز عبور کنند هومن به برادرش اشاره کرد که تو برو سریع به خواهرم گفتم پولها رو داده به داداشش، خواهرم گفت آخه کاور کشید رو کیفش که پولش خیس نشه گفتم میخواست توجه قاچاقچیها رو جلب کنه که همینم شد. حالا یا نویسنده خیلی تابلو سناریو رو نوشته یا من خیلی باهوشم:)
- ۰۲/۰۵/۱۷