استفاده از تجربیات شما
شما چیکار میکنید حال خوبو تجربه میکنید؟
میخوام ببینم شماها چیکار میکنید شاید من هم انجام دادم و حالم خوب شد
- ۰۳/۰۹/۲۵
شما چیکار میکنید حال خوبو تجربه میکنید؟
میخوام ببینم شماها چیکار میکنید شاید من هم انجام دادم و حالم خوب شد
درد دل با آدم امن زندگیم
رفتن به طبیعت
چشم نعمتبین داشتن وسط همه گرفتاریها و شکر کردنشون
پناه بردن به آدم حسابیترینهای عالم(حرمها) و اونجا بی ترتیب و آداب با خود خدا در میون گذاشتن....
خود خدا که همیشه جوابه...اگه وصل بشم...
نوشتن...
دعای سمات قبل غروب جمعه...
کسب حال خوب واقعی سخته.
باید یه مدتی آدم یه سری چیزا رو ترک کنه.
ایامی رو در بیابان بودم و حال خوشی داشتم.
حتما توصیه میکنم.
حالا نمیگم برید بیابون ولی چند وقت یه بار برید یه جای خلوت در طبیعت. دور از رسانهها و بسیاری از آدمها.
زیارت
هر جا
امامزادهها، گلزار شهدا... مسجد، حسینیه و...
یه مدت هم بمونید. زود نزنید بیرون
نظرات بقیه دوستان رو خوندم خیلی دوست داشتم گفتم منم یه پیشنهادی بدم شاید بدرد بقیه هم بخوره
نیایش توی یه جای خلوت وااااقعا آدمو آروم میکنه
وقتی شما شما چند تا بند از دعای جوشن کبیر رو میخونی اصلا آرامش وجودتو فرا میگیره
وقتی صفات خدا رو مشنوی واقعا دلت قرص میشه
یه آرامش خوبی بهت میده
من واقعا خیلی بهم کمک میکنه
معاشرت با دوستان خوب و آدم های خوب ، در حال و هوای آدم خیلی موثره . آدمهایی که امن باشند ، سالم باشند ، با ادب باشند ، آرام باشند ، همراه و همقدم باشند ، پر تلاش و با انگیزه و مهربان باشند ؛ و از همه مهمتر شارلاتان (یا بقول خودشون زرنگ) نباشند .
خلوت کردن از راه هایی هست که ذهنم رو آرام میکنه . یا مثلاً مطالعه که میتونه پراکندگی های ذهنم رو سامان بده تا حدی .
تجربه اندکی که از شبکه های اجتماعی دور بودم تجربه خوبی بود ولی حیف که برام سخته اون تجربه رو تکرار کنم .
خواب خوب هم موثره .ورزش خیلی تاثیر خوبی داره و قبلا که باشگاه میرفتم یا دورانی که ورزش حرفه ای دنبال میکردم از جهاتی شاداب تر بودم .
موفقیت های نسبی در کار و زندگی ، و جلب کردن نظر دیگران که باعث میشه ازت تعریف کنند گاهی خیلی جواب میده و نه تنها خستگی قبل رو از تن آدم بیرون میکنه بلکه برای ادامه هم به آدم انگیزه میده (که این گزینه یک بخشی اش مستلزم حضور آدم های حسابی تو زندگیه ، نه آدمهایی که غرغرو و عقده ای و سرزنش گر اند)
در ایامی که هیئت ها به راهه هم نوعا حال بهتری دارم . گویی توی اون ایام دغدغه ام نسبت به حواشی دنیا و زندگی و کار و پول و ... کمتره و توکلم بیشتر .
با همه اینها ، لزوما اینطور نیست که همیشه حالم خوب باشه و شارژ باشم ، و باید پذیرفت رنج ، جزئی جداناشدنی از زندگی هست مخصوصا در این زمانه نامراد که هر قدر شارلاتان تر ، چاخان تر و وقیح تر باشی ، بیشتر نانت در روغنه و راحت تر پذیرفته میشی . ولی پذیرفتن این واقعیت خودش رنجی مجزاست !!
ولی اگه همه اینها کارگر نیفتاد ، زندگی و همه متعلقاتش رو یله و رها میگذارم واسه اهلش ، و پناه میبرم به محضر امام رضا جان . این آخری رد خور نداشته تا حالا . دماش خیلی گرمه .
با این همه ، این موارد کارکرد شخصی داره و نمیشه تضمین کرد تاثیرش در آدمهای متفاوت یکسان باشه .