نوشته هام

سلام خوش آمدید

تاسیان

پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۵۳ ق.ظ

سریال تاسیان واقعا خوش ساخت و جذاب بود تنها عیبش پایان تلخش بود.

  • اقای ‌ میم

نظرات (۴)

و همچنین روایتش از ساواک؟🗿🗿

پاسخ:
این روایتش از ساواک چه طور بود مگه؟
چون من بیشتر به اون ماجرای عاشقانه اش دقت کردم

اشکالات زبانی در سریال تاسیان

 

در مورد اشکالات زبانی در سریال شهرزاد پیش‌تر در له و علیه ویرایش فصلی نوشته بودم. در آن فصل، ضمن برشمردن کاستی‌های زبانی روایت و خطاهای راه یافته به دیالوگ‌ها، نشان داده بودم که ایراد اصلی عبارت است از غیرتاریخی بودن زبان شخصیت‌ها، یا حتی تاریخ‌زدایی از زبان شخصیت‌ها؛ به‌طوری که قصه‌ از دهۀ سی شمسی حکایت می‌کرد، ولی انباشته از مصطلحات دهۀ هشتاد و نود شمسی بود. 

 

عیناً همین اشکال زبانی را در سریال تاسیان بازیافتم: روایتی که در سال ۱۳۵۶ رخ می‌دهد اما شخصیت‌هایش با مصطلحات متأخر امروز حرف می‌زنند. مشتی نمونۀ خروار می‌آورم:

 

_ در قسمت هشتم، امیر دسته‌گلی تقدیم شیرین می‌‌کند و می‌گوید: «یلدات مبارک». تبریک گفتن یلدا از ابداعات و بدایع سال‌های اخیر است! پیش‌ترها، رسم نبود شب یلدا را تبریک بگویند، چه‌بسا به دلیل این فهم ساده که اصلاً دلیلی برای تبریک در این مناسبت وجود ندارد. 

 

_ در قسمت نهم، کلمۀ «راهکار» را در معنای «راه حل» از زبان یکی از بازاریان سنتی و مذهبی می‌شنویم که رواج آن بسیار جدید است و محدود به گفتار و حتی بیشتر نوشتار دانشگاهیان و روزنامه‌نویسان و سیاسیون. این کلمه در دهۀ پنجاه حتی در نوشتار روشنفکران و دانشگاهیان هم رواج نداشت چه برسد به گفتار طبقۀ بازاریان سنتی!

 

_ اصطلاح «براندازی» در سال‌های اخیر در سپهر سیاسی ایران رخ نموده است و در مبارزات پیش از انقلاب علیه رژیم پهلوی مطلقاً رواجی نداشت. فعالان سیاسی این مفهوم را غالباً سرنگونی می‌گفتند. براندازی خیلی جدید است. به‌علاوه، اصلی‌ترین تزی که مخالفان طیف‌های چپ و مبارزان مسلمان را به هم پیوند می‌داد مبارزه با امپریالیسم بود. این کلیدواژه‌‌ی اصلی شاید تنها یک بار در متن سریال آمده بود، در حالی که کلمۀ «دموکراسی» چندین بار از زبان فعالان دانشجویی شنیده شد که آن هم در زمرۀ کلیدواژه‌های انقلابیون نبود. کلیدواژه‌های اصلی انقلابیون عبارت بودند از: مبارزه با امپریالیسم، آزادی، سرنگونی و ... که از مطالعۀ متون انقلابی، دیوارنوشته‌ها، شنیدن سخنرانی‌ها و مرور میتینگ‌ها به‌راحتی در دسترس نویسنده قرار می‌گرفت.

 

_ در قسمت یازدهم، محسن، کارگر بی‌سوادی که با زبان لاتی و کوچه‌بازاری صحبت می‌کند، می‌گوید: «کی بها می‌ده به شکایت شما؟» اولاً بها دادن در معنای اهمیت دادن بعد از دهۀ شصت به زبان گزارشگران و خبرنگاران رادیو تلویزیون راه یافت و از آنجا رواج عام گرفت (مدخل بها دادن در کتاب غلط ننویسیم را ببینید) و در دهۀ پنجاه به این معنی به کار نمی‌رفت و ثانیاً حتی اگر بپذیریم ندرتاً به این معنی هم کاربرد داشت، محال بود از زبان شخصیت لاتی مثل محسن شنیده شود! یعنی اینجا دو اشکال در کار است، هم اشکال مربوط به تاریخ زبان و هم اشکال مربوط به مرتبۀ زبانی گوینده.

 

_ در قسمت دوازهم، سعید به امیر که روی کاناپه لم داده می‌گوید: «خسته نشی، لش کردی». لش کردن به معنای بی‌تحرک در حال استراحت ماندن متأخر است و شاید بیش از ده سال قدمت ندارد. و باز در همان صحنه، از زبان همان شخصیت می‌شنویم: «دو تا شات بزنیم بیاییم بالا». این یکی را اهل بخیه حتماً تأیید می‌کنند که در دهۀ پنجاه «پیک» می‌زدند، «شات زدن» و بعد هم «بالا آمدن» از آنِ امروزی‌هاست! 

 

_در قسمت هفدهم از مراسم «رونمایی» کتاب صحبت می‌شود. هم گرفتن اینجور مراسم جدید است و هم خود کلمۀ «رونمایی» برای اطلاق به این مراسم. این رسم و رسوم نهایتاً ده پانزده سال است باب شده، پیش‌تر اصلاً لغت «رونمایی» در چنین بافتی و با چنین محتوایی وجود نداشت.

 

از مثال‌های بیشتر صرف‌نظر می‌کنم چون نشان دادن نوع اشکال مهم‌تر از تعدد شواهد است. به‌علاوه، در این نوشتۀ کوتاه فقط دربارۀ زبان نوشتم، و درگذشتم از اشکالات محتوایی و ضعف‌های روایی، که این سریال را در حد فیلمفارسی‌های قلابی، بدلی و غیراصیلی قرار می‌دهد که از فیلم‌های هندی دوران رام و شام الهام می‌گرفتند.

 

https://t.me/Sayehsaar

پاسخ:
این شد یه کامنت مفید:)
خودتون هم اهل چیزهای مفید هستید.

سایه اقتصادی‌نیا به کاربرد بعضی کلمات در مجموعهٔ تاسیان اشاره کرده و آنها را متأخر و در تضاد با سال روایت تاسیان (۱۳۵۶) دانسته است، اما جستجویی ساده در دادگان فرهنگستان زبان و ادب فارسی نشان می‌دهد که حرفش درست نیست:
۱. کاربرد کلمهٔ «راهکار» به‌معنای «راه‌حل» حداقل به سال ۱۳۱۲ بازمی‌گردد.
۲. اصطلاح «براندازی» در سال‌های اخیر رایج نشده و بارها در اسناد ساواک آمده است (مثلاً اینجا).
۳. به نظر نمی‌رسد رواج اصطلاح «بها دادن» مربوط به دههٔ شصت باشد، خصوصاً که از دهه‌ها قبل، کلمهٔ «بها» را در معنای «اهمیت» به کار برده‌اند و خودِ «بها دادن» هم در نوشته‌های صدرالدین عینی (۱۳۲۷) بارها آمده است.
۴. اصطلاح «لش کردن» به همین معنی در کتاب شوهر آهوخانم (۱۳۳۸) آمده است.

پاسخ:
ممنون که این اطلاعات رو در اختیار ما قرار دادید

پاسخ خانم اقتصادی‌نیا: من خودم پیش از نوشتن یادداشت، پیکره فرهنگستان را "جستجویی ساده" کردم. نوشته‌ی من را آقای پیرحیاتی دقیق نخوانده‌اند، چون من نگقته‌ام این واژه‌ها در زبان فارسی وجود نداشته‌اند، گفته‌ام رواج عام نداشته‌اند، و حتی اگر رواج نسبی هم داشته‌اند از زبان آن شخصیت بخصوص غریب است، مثلا یک کارگر بیسواد لات نمی‌توانسته در سال ۵۶ بگوید بها دادن. یک بازاری سنتی فرش‌فروش نمی‌توانسته بگوید راهکار.
این عیب شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌نویسی است.

پاسخ:
پست اخیرتون رو هم دیدم که در همین مورد بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین مطالب