هیجانات بالا

همه اش می‌گفت مسعود پول دیر میده بیمه نمیکنه و ... بعد پول که به دستش می‌رسید همه رو خرج می‌کرد.ما متاهل داشتیم تو مجموعمون که به گفته خودش از سه و نیم پول حقوق دو تومنش برای اجاره خونه می‌رفت و انقدر پول پول نمی‌کرد ولی این یه جوری غر می‌زد انگار ماهی 5 تومن خرجی میده.

مشکل اصلیش این بود که هیجاناتش زیاد بود و دوست داشت غر بزنه،می‌گفت از این محیط راضی نیست ولی میترسه بیکار بشه و الکل مصرف کنه در حالی که تو همین محیط کاری عرق می‌خورد.می‌گفت بیمه نمی‌کنن کار با بیمه و حقوق ثابت جور شده بود باز نمی‌رفت،آخرم این کار رو ول کرد گفت میرم یه جای دیگه،بعد اومده بود من رو نصیحت میکرد که برو یه جایی که پولش خوب باشه بعد بهش میگفتم اینجایی که رفتی پولش چه طوره؟

می‌گفت این ماه اول حقوق نداره

اگه از هیجانات دوری کنیم و واقعیات رو ببینیم خیلی از مشکلاتمون حل میشه.

هلاکویی

تا حالا صحبت های آقای هلاکویی رو گوش کردید؟

حرفاش رو قبول دارید؟ 

می‌پسندید؟

این طرز تفکر رو می‌پسندید که خدا روزی رسونه همینجوری با دست خالی اقدام کنیم برای ازدواج؟ 

خوشمزه بود:)

دو روز پشت سر هم یه نمایش رو دیدم و انقدر بهم چسبید که حد نداره

هنوز مزه اش زیر زبونمه