نباید امیدم رو از دست بدم
- ۱ نظر
- ۰۵ تیر ۰۳ ، ۲۲:۵۴
یه بنده خدایی دم محل کارم هست پدر ما رو درآورده که چرا ازدواج نمیکنی
انگار زن سبزی خوردنه من برم دم در مغازه بگم یه زن بدید ببرم
یکی از رنج هایی که تو محل کار فعلیم کشیدم این بوده که به شکل عیانی بی بندو بارند، و تنها کسی که بینشون اعتقاداتی داره منم.
مثلا یه بار یکی از همکارهام بهم گفت تو مانیتور رو نگاه کن وقتی نگاه کردم دیدم یه فیلم مستحجن پلی کرده و زیرش نوشته جلسه سران کشور
بعد هم که بهش گفتم برای چی اینو به من نشون میدی اصلا متوجه نشد که این کار قبیحه به خاطر سیاسی بودنش گفت راست میگه دیگه
یعنی به معنای واقعی کلمه گاو
یا بارها شده یه تصویر مستحجن رو میگیرن جلوی چشمای من که اذیت کنند یک مشت هرزه به تمام معنا