چه رنج ها که تو این زندگی نکشیدم
- ۰ نظر
- ۳۰ فروردين ۰۴ ، ۱۳:۵۲
بعضی ها هستند که هم راحت پول در میارن هم راحت زندگی میکنند
مثلا من باید خودمو بکشم برای یادگیری یا پول دراوردن
یه همکار داشتم دنبال راه انداختن جنگ اعتقادی بود نمیفهمید که من اومدم کار کنم پول در بیارم و بهتره محیط کاریم که بیشتر وقتم رو اونجام رو چه برای خودم چه بقیه تبدیل به جهنم نکنم ولی دنبال جنگ اعتقادی بود
من قبل از اینکه کار کنم همیشه با اتوبوس و مترو اینور و اونور میرفتم زمانی که پول دستم اومد شد مترو و تاکسی، دوستی میگفت هر چی پول دست آدم بیاد انتخاب هاش هم عوض میشه مثلا موتور بگیری دیگه بیخیال تاکسی و مترو میشی
معتقد بود آدم ها با کارها و رفتارهاشون با آدم حرف میزنن مثلا وقتی یه نفر لباس خوب میپوشه داره این پیغام رو میده من حالم خوبه یا ماشین لوکس یه نفر با آدم صحبت میکنه که من ثروتمندم و یا طرز راه رفتن یه نفر میگه من قدرتمندم و ...
تو این وضعیت جامعه ما که همه اش داره پمپاژ ناامیدی میشه اگه من بخوام خودم رو امیدوار نگه دارم باید چیکار کنم؟