نوشته هام

سیمپسون ها

معتقدم خواب هام ارزش اینکه بابتشون پست بذارم رو ندارن ولی دیشب خواب عجیبی دیدم.

رفته بودم تو یه کافه مذهبی که همه خانم چادری بودند نمیدونم اصلا کافه ای تو تهران هست که زنانه باشه؟

در جای دیگری از خوابم هم خبر دادند که به سمت تهران موشک بالستیک پرتاب شده.

شبیه پیشگویی سیمپسون ها بود ولی خب یه خوابه و بیشتر از همین یه پست ارزش وقت گذاشتن نداره

۱ نظر
۲۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۹:۵۷

اقای ‌ میم

یه چند وقتیه که حس تهی بودن بهم دست داده و نمیدونم چه جوری از این حس و حال دربیایم یاد اون کلیپ علی ضیا افتادم که میگفت من نمیتونم خودم رو جمع کنم و ترجیح میدم گیم بزنم فیلم ببینم و بخوابم منم همچین احوالی دارم یعنی دوست دارم بالا بیارم خودمو

۳ نظر
۲۷ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۱:۳۱

اقای ‌ میم

انتظار دو طرفه

امروز جانشین مدیر عاملمون برگشته بهم میگه سر تایم بیا و الا مجبور میشم بزنم به حسابت من مشکلی با پذیرش سر تایم اومدن ندارم ولی میخوام بدونم پیش خودش فکر نمیکنه مگه به من حقوق رو سر تایم میده که انتظار کار سر تایم داره؟

منظورم این نیست من پیش خودم بگم حالا که اون حقوق رو سر تایم نمیده منم دیر بیام سر کار منظورم اینه انتظارات باید دو طرفه باشه نمیشه چون اون کارفرماست حقوق ما رو دیر به دیر بده ما هیچی نگیم ولی خودش بخواد سر دیر اومدن ما اعتراض کنه

۰ نظر
۲۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۰:۰۴